بستنی میهن

چند سال پیش یه بستنی شاه توتی میهن بود که خیلی تو بورس بود و ما 20 تا 20 تا از سوپری سر کوچه خوابگاه می خریدیم جدیدا بستنی فالوده ای هم به بازار اومده که خیلی طرفدار پیدا کرده 


تب

تب فیس بوک هم از سرمون افتاد هیچ جا مثل خونه ادم نمیشه (یعنی اینجا) فیس بوک فقط خوبیش اینه که آدما رو پیدا میکنی دوست و آشنا و استاد و... اما برای حرفهای خودمونی وبلاگ بهتره اینجا مثل دفتر خاطرات می مونه و هیچ چی برای من جای تو رو نمیگیره بــــــــلاگ اسکای

پارک

پنج شنبه شب بعد از سالی بالاخره بابایی وقت کرد و مارو برد پارک 

نی نی گولو سوار موتور برقی شد و کلی کیفور شد





دندان

دو تا دندون بالایی نی نی گولو هم داره در میاد و با 4 تای قبلی میشه 8 تا .


چند وقتیه اشتهاش بهتر شده و من که از اول 6 ماهگی با این بچه مشکل داشتم از تعجب شاخم در اومده اصلا خوردن حساب کتاب نداره


یه چند قدمی هم راه میره که طبق دفترچه بهداشتش همین 13 تا 14 ماهگی باید راه بیفته و طبیعیه 





این عروسکه مورد علاقه نی نی هست اسمش هم جیک جیکو است.


همیشه بغلشه یا داره بوسش میکنه یا تکونش میده مثل لالایی یا به جای لثه گیر می خورتش

فیس بوک


چندین سال پیش که دانشجو بودم یه دوره ای تب چت گرفته بودم و شب تا صبح چت می کردم و درد چشم راستم از همون موقع شروع شد سال آخر کارشناسی تو خوابگاه مرض بازی minesweeper گرفته بودیم تا جایی که شب ور ورز چشم من اشک میومد اما تا رکورد نمی شکستم ول کن نبودم


سر کار که رفتم درد چشم کم شد تا سری هری پاتر اومد به بازار و اولین روزهای انتشار فایل پی دی اف رو دانلود کرده و سر کار شروع به خواندن می نمودیم که باز درد چشمم شروع شد تا بالاخره خانم رولینگ نجاتمون داد و کتابشو تموم کرد یه سه چهار سالی بود که کاری به کامپیوتر نداشتم تا این   ای دی فیس بوک رو بر اساس پیشنهاد لیلی (رفیق بد زغال خوب)باز کرده و دوباره همون درد چشم عود کرده