من یه عمو دارم که خیلی دوستش دارم یعنی عموی مامانمه نه عموی خودم .عموم هر روز میاد خونمون و یکی دو ساعت با من بازی می کنه و همش هم زبونشو برام در میاره تازگیها منم زبونمو براش در میارم مامانم اینا باورشون نمی شد که منم این چیزا رو می فهمم تا اینکه دیروز تو تلویزون گفت که هر بچه ای هر چقدر هم کوچیک باشه اگه براش زبون در میاری میفهمه حتی بچه های یه روزه و بعد مامانم باورش شد که منم هم می فهمم و البته طبق عادتش که همه چی رو باید به مامی جون خبر بده زنگ زد و به اونم هم گفت.
تازگیها نمی دونم چرا اینقدر دستامو می خورم اونم دو دستی مخصوصا وقتی گشنم باشه.
mirhosseinnews@yahoogroups.com