من امروز ۲ ماه و نیمه میشم الان با مامان جون خونه دایی هستیم.دایی سعید دانشجو هست و چون تنبلی می کنه و درس نمی خونه ما مجبور شدیم بیاییم اینجا پیشش تا درس بخونه .
پسر خاله مامانی به من میگه جوجه رنگی چون از وقتی به دنیا اومدم منو مثل جوجه رنگی که میزارنش تو یه کارتون و همه جا میبرنش من هم همیشه اینجا اونجام مثل دختر حاجی الماس که همیشه اینجا اونجاس البته برای اون عیبه ولی برا من عیب نیست چون من پسرم !!! مامان جون همیشه میگه که پسر گل بی عیبه حالا دخترا میخواد بهشون بر بخوره خوب بخوره به من ملبوط نیست
منم با شما موافقم که پسر گل بی عیبه